کنایه از آفتاب است، چنانکه زاغ کنایه از سیاهی شب است: چو طاوس فلک بگریخت در باغ به گل چیدن بباغ آمد سیه زاغ. نظامی. طاوس فلک هر شب شد سوخته بال و پر هم شمع رخت سوزد گر بال و پری دارد. عطار
کنایه از آفتاب است، چنانکه زاغ کنایه از سیاهی شب است: چو طاوس فلک بگریخت در باغ به گل چیدن بباغ آمد سیه زاغ. نظامی. طاوس فلک هر شب شد سوخته بال و پر هم شمع رخت سوزد گر بال و پری دارد. عطار
فرشته، موجودی آسمانی و غیر قابل رؤیت که مامور اجرای اوامر الهی است و مرتکب گناه نمی شود، امهراسپند، فروهنده، فریشته، طایر قدس، امشاسپند، ملک
فِرِشتِه، موجودی آسمانی و غیر قابل رؤیت که مامور اجرای اوامر الهی است و مرتکب گناه نمی شود، اَمَهراَسپَند، فُروهَندِه، فِریشتِه، طایِرِ قُدس، اَمشاسپَند، مَلَک
در علم نجوم صورت نجومی یا برج ثور که مجاور صورت ثریا است، گاو پروین، گاو گردون برای مثال گوهر شب را به شب عنبرین/ گاو فلک برده ز گاو زمین (نظامی۱ - ۹)
در علم نجوم صورت نجومی یا برج ثور که مجاور صورت ثریا است، گاوِ پَروین، گاوِ گَردون برای مِثال گوهر شب را به شب عنبرین/ گاو فلک برده ز گاو زمین (نظامی۱ - ۹)
دهی از دهستان اوچ تپه بخش ترکمان شهرستان میانه. در 12هزارگزی جنوب ترکمان و 10هزارگزی شوسۀ تبریز به میانه. کوهستانی. معتدل. با 160 تن سکنه. آب آن از چشمه محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 و 4)
دهی از دهستان اوچ تپه بخش ترکمان شهرستان میانه. در 12هزارگزی جنوب ترکمان و 10هزارگزی شوسۀ تبریز به میانه. کوهستانی. معتدل. با 160 تن سکنه. آب آن از چشمه محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 و 4)
برج ثور. گاو گردون: بر هر زمی ملکت کو تخم بقا کارد گاو فلک ار خواهد در کار کشد عدلش. خاقانی. گاو فلکی چو گاو دریا گوهر بگلو دراز ثریا. نظامی. گوهر شب را بشب عنبرین گاو فلک بردز گاو زمین. نظامی
برج ثور. گاو گردون: بر هر زمی ملکت کو تخم بقا کارد گاو فلک ار خواهد در کار کشد عدلش. خاقانی. گاو فلکی چو گاو دریا گوهر بگلو دراز ثریا. نظامی. گوهر شب را بشب عنبرین گاو فلک بردز گاو زمین. نظامی